جوانی با چاقو وارد مسجد شدو گفت : بین شما کسی هست که مسلمان باشد !!!!؟
همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ! بالاخره
پیرمردی با ریش سفید از جا برخاست و گفت : آری من مسلمانم جوان به پیرمرد نگاهی
کرد و گفت با من بیا ! پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور
شدند،جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی
کند و بین فقرا پخش کند و به کمک او احتیاج دارد ! پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن
گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد
و شخص دیگری را نیز برای کمک با خود بیاورد ! جوان با چاقوی خون آلود به مسجد
بازگشت و باز پرسید : آیا مسلمان دیگری هم در بین شما هست ؟!! افراد حاضر در
مسجد یا دیدن چاقوی خونی وحشت زده همه نگاهشان را به پیش نماز مسجد
دوختند !! پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت : ای نامسلمانان ! چرا به من نگاه میکنید !!!
به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود !!!
م-ع
دوست عزیز در گفته های خود خواسته یا ناخواسته مسیحیت را بر اسلام ترجیح دادده اید .آیا از افکار عقاید وآنان اطلاعی دارید؟در داستانی که نوشته بودیدعقلا اگر کسی را که با چاقو خونی با تو برخرد کند که او را نمی شناسی چه می کنی ؟آیا همراهش میشوی؟. پیش نماز مسجد به عیسی مسیح سوگند میخورد ؟کسی که نماز نخواند هم مسلمان نیست
سلام
دفت داشته باشیم که نا خداگاه به کسی یا قشر و گروهی تهمت نزنیم مخصوصا شما سیریزیها که حقا کارتون درسته
بازم هر طور صلاحه
صلاح مملکت خویش خسروان دانند
اتفاقا مطلب فوق العاده ایست .دوست گرامی شما دوباره بخون بهش فکر کن تامتوجه شی منظورش چیه. درضمن فکرنمیکنم از مسیحیت تبلیغ کنه وترجیحش بده.
درسته برای مسلمان بودن نماز خواندن لازمه اما منظور اینه که کافی هم نیست .درضمن به خیلی موضوعات دیگه هم اشاره میکنه که مطمئنم اگه دوباره بخونیش درک شون میکنی.
دوست عزیز حسن آقا :
در جواب شما باید بگویم که :
اولا : مسلمانی تنها در نمازخواندن و روزه گرفتن خلاصه نمی شود .
ثانیا : این داستان هشداری است که به ظاهر افراد که در باطن عوام فریبند نمی توان اعتماد کرد .
ثالثا : بهتر است که با اندکی تفکر روی موضوع مطرح شده و درک پیام آن ؛ اظهار نظر کرد و یک طرفه به قضاوت
نپرداخت. پیشنهاد می کنم دو یا چند بار دیگر هم داستان را بخوانید شاید …
به نظرم خیلی هم مطلب خوب وپند اموزی بود،ویه جورایی سست بودن بعضی افراد رو درقبول داشتن دینشون رو نشون میده واینکه خیلی ها حتی بادیدن یک چیز کوچیک خیلی زود به خودشون شک وتردید راه میدن وبایدبگم که ازروی آگاهی وقطعیت دینشونو انتخاب نکردن.واین مطلب شاید تلنگری باشه تا درمورد دینمون بیشتر فکر کنیم وخودمون بهش برسیم نه این که به صورت تحمیلی باشه.