تنفس های رستم، زنده تر در سینه ات حتی!
هوای چشم تو این روزها رنگی دگر دارد!
صدایت، نغمه ای، طعمی و آهنگی دگر دارد
تو گویی روح تاریخ ات تجلی کرده امروزان
و دریای نهادت شور فرهنگی دگر دارد
تنفس های رستم، زنده تر در سینه ات حتی
سیاوش هم رهیق از جام و پاشنگی دگر دارد
هوای چشم سلمان، باغ های خنده اش آباد
فریدون اش هلا! خورشید اورنگی دگر دارد
برای آرزو، حتی همین هندوی بی سامان
ببین از رودهای سینه ات، گنگی دگر دارد!
تو بند از پای بگسستی و می رقصی در آزادی
و می دانی که شیطان، نقشه از جنگی دگر دارد
+ + +
خدایت یار و یاران ات خدایی هر زمان ای گل!
تویی پاینده تر، ایران من، ایران من، ایران!