صرفا جهت اطلاع
این روزها تو هر شهر یا روستا که بریم اول از فضای سبز آن شهر یا روستا رد میشیم بعد هم که تو هر خیابون یک مجتمع فرهنگی یا کتابخانه میبینیم اما تو سیریز ما…………..
به به تا چشم یاری میکنه تو هر کوچه و پس کوچه یه مسجد الحمدالله که…..
که موقع نماز از سیر جمعیت نمازگزاران جا کم میاد!!!!!! ولی یک عده باز به فکر می افتند که باز هم مسجد بسازند ,بسازید!بسازید!بسازید! خوبه!
اما ای کاش یکی هم به فکر جوونها باشه. آیا واقعا فکر کردیم که اگه یک سالن ورزشی داشتیم این جوونها دیگه تو کوچه و خیابونها پرسه نمیزدن؟
آیا اگه یه کتابخونه داشتیم نیاز بود برای تهیه کتاب از اینجا تا زرند بریم؟
آیا اگه یه سالن چندمنظوره داشتیم بهتر نبود برای جلسات و جشن ها به جای تکیه و حسینیه از سالن استفاده کنیم؟
آیا اگه یه فکری برای فضای اول روستا می کردیم بهتر نبود؟
آیا اگه یه آزمایشگاه یا دستگاههای مجهز داشتیم بهتر نبود تا اینکه برای یه دردسر کوچک شب و نیمه شب راه زرند را طی کنیم؟
و آیا؟ آیا ؟آیا ؟آیا؟ دیگر؟؟؟
از بس که برای هر کار کوچکی راه زرند را طی کرده ایم جاده هم شدمثل جاده ی ایستگاه راه آهن . از جاده راه آهن گفتم ؛جاده ای که را زیادی به روستا نداره اما وقتی وارد جاده بشیم گرد و غبار نمیزاره کسی ,کسی را بشناسه .یه کم به فکر این جاده هم باشیم بد نیست.!
راستی شنیدیم لوله ها گاز تا یزدانشهر رسیده همت کنید چهار تا لوله بردارین بریم یزدانشهر شاید دلشون به رحم بیاد و ادامش دادند تا سیریز ؛خدا رو چه دیدی…!! به هر حال یکی باید دلش به حال این روستا بسوزه. کی میخواد به فکر چاره باشه؟ تا کی باید پیشرفت دیگران رو ببینیم و حسرت بخوریم؟
به قران خسته شدیم …..
امیدوارم از درد دل من ناراحت نشید و تو رو خدا فکر چاره باشد
نوشته:رضا-ج
سلام آقا رضا
ضرب المثلی هست که می گوید : کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من . وقتی که خودمان دلمان به حال خودمان نمی سوزد نمی توان از غریبه انتظار کمک و یاری داشت . اگر شوراهای ما کمی غیرت داشتند و فرمانداری و حتی استانداری را به تنگ می آوردند ویا همگلم با اهالی یک تجمع اعتراض آمیز راه می انداختند شاید الان نمی بایست حسرت گازدار شدن یزدان آباد را بخوریم . پس باید به این فکر باشیم که چگونه می توانیم شوراهایی فعال و دلسوز داشته باشیم که بتوانند از حق مردم دفاع کنند .
نوشته : م – ع
فک کردین یزدان اباد چطوری گاز دار شد مردمش باهم رفتن جلوفرمانداری بست نشستن تا گازکشی کردن براشون.ماهمیشه میگیم که مردممون باهم نیستن یه عزاداری برا امام حسین باهم نمیتونن داشته باشن چه برسه بست نشینی جلوفرمانداری.خب بالاخره باید یکی باشه که یه کاری رو شروع کنه شماها میتونیدباکمک چندتاازبزرگترا همین کارروبکنید مطمئنا جواب میده.باورکنیدبارها تو جلسات بسیج محله خانومایی بودن که پیشنهاد بست نشینی رودادند.شماپیشنهادش روبدیدمطمئنا مردم یاری میکنن.
موفق باشید
… بی نام.تا موقعی که از کلمه شما استفاده بشه چیزی پیشرفت نمیکنه باید بگیم ما
درد من مردمی است که گدایی را قناعت، بی عرضگی را صبرریا، و با تبسمی بر لب این حماقت ها را حکمت خدا مینامند
………………….
این شده حکایت ما سیریزی ها آقا رضا-ج (بنویس جعفری خودتو راحت کن)
پیروی از عقاید مرسوم به معنای عدم آگاهی و عدم تفکر است (جرج ارول)
جناب admin الان جوابتون رو دیدم .قبلا هم گفتم من وامثال من اگه به یکی سلام کنیم مردم سرمون رو میذارن زیر گیوتین.باعقاید مردم سیریز که آشنایی داری برادر من ولی خب چشم (ما) باید…
موفق باشید
اره بی نام حرفای شما درسته امیدوارم کسایی که شرایط کاندیدا شدن رو دارن بخصوص قشر جوانمون وارد صحنه بشن و رای بیارن